قو موجود عجیبیه
از این جهت که جمعی زندگی میکنه و میگن یکی از معدود موجوداتیه که زمان مرگش رو می فهمه
و هنگام مردن ازگله ی قوها جدا میشه و میره یه جایی تنها می میره
خیلی با شکوهه این،
نکته ی دیگر اینه که میگن قو
موجودیست که یک بار در عمرش جفت انتخاب می کنه
اگر انسانی نگاه کنیم،یک عشق داره در طول زندگیش
و نکته ی جالب تر اینه که
قو در دیدار با جفتش برای اولین بار شاید تنها بار آواز میخونه
قو صدا نداره یک بار صدای قو شنیده میشه
به تعبیری آواز قو شنیده میشه وقتی است که با جفتش آشنا میشه و یک بار دیگر هم قو می خونه
لحظه ی مرگ...همون وقتی که تنها شده ازقوهای دیگر جدا شده آواز قو لحظه ی مردن و لحظه ی عاشقی
در واقع تعبیر می کنیم ما انسان ها اون که امر فیزیولوژیکی مال خودشه ولی ما انسانی تعبیر می کنیم که لحظه ی مرگ انگاراون یاد عاشقانه دوباره گل می کنه.یه نکته ی دیگر هم بگم اون جایی که قو تنها میشه برای مردن انتخابش بر اساس عشقشه
یعنی میره جایی که دیدار عاشقانه داشته و خیلی قشنگه اصلا قصه ی خودش
...